سدیر صیرفى گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام می فرمود: همانا صاحب الامر علیه السلام شباهت هائى بجناب یوسف علیه السلام دارد، به حضرت عرض کردم: گویا امر زندگى یا امر غیبت آن حضرت را یاد می کنید، فرمود:
خوک صفتان این امت چه چیز را انکار می کنند؟! همانا برادران یوسف نوادگان و فرزندان پیغمبران بودند و با او (در مصر) تجارت و معامله کردند و سخن گفتند. بعلاوه ایشان برادر او و او برادر ایشان بود، با وجود این همه او را نشناختند تا آنکه خودش گفت: «من یوسفم و این برادر منست» پس چرا لعنت شدگان این امت انکار می کنند که خداى عز و جل در یک زمانى با حجت خود همان کند که با یوسف کرد. (یعنى او را تا مدتى غایب کند که چون او را ببینند نشناسند).
همانا یوسف سلطان (مشهور و مقتدر) مصر بود و فاصله میان او و پدرش 18 روز راه بود، اگر می خواست پدرش را خبردار کند می توانست، ولى یعقوب و فرزندانش پس از دریافت مژده یوسف، فاصله میان روستای خود و شهر مصر را در مدت نه روز پیمودند. پس این امت چرا انکار می کنند که خداى- جل و عز- با حجت خود همان کند که با یوسف کرد، بطورى که او در بازارهاى ایشان راه رود و پا روى فرش آنها گذارد (با وجود این او را نشناسند) تا خدا در باره او اجازه دهد، چنان که به یوسف اجازه فرمود و آنها گفتند همین تو خود یوسف هستى؟!! گفت: من یوسفم.
أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ج2، ص: 134 باکمی تغییر در الفاظ
**ابا جعفر الباقر 110**