گل نرگس امام مهربانیها

امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «هیچ معجزه اى از معجزات انبیا نیست مگر این که خداوند آن را به دست حضرت قائم (عجل الله فرجه) براى اتمام حجّت، بر دشمنان ظاهر خواهد کرد.». (منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر، لطف الله صافى، ص 312)

گل نرگس امام مهربانیها

امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «هیچ معجزه اى از معجزات انبیا نیست مگر این که خداوند آن را به دست حضرت قائم (عجل الله فرجه) براى اتمام حجّت، بر دشمنان ظاهر خواهد کرد.». (منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر، لطف الله صافى، ص 312)

گل نرگس امام مهربانیها

محتوای و بلاگ روایات و داستان ها و اشعار در مورد ولی عصر عجل الله فرجه
این وبلاگ وابسته به وبلاگ مدرسه ابا جعفر علیه السلام به آدرس http://abajafar.blog.ir/ است.

طبقه بندی موضوعی

۲۵ مطلب با موضوع «اشعار» ثبت شده است

برای مطالعه این مقاله به آدرس زیر مراجعه کنید 

فیروز ابو لولو کیست؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۹:۱۱
محمود موحدی

شب های احیا در فراق تو گذر شد


عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد


ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی


آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد


از اول ماه خدا یاد تو هستم


اما چرا این ناله هایم بی اثر شد


آقا اجازه شب شب قدر است و روضه


از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد


مولای دین رفت و جسارت ها شروع شد


در سینه هاشان بغض مولا پر ثمر شد


اما امان از روضه ای که خون تو گریی


آقا اسارت رفت و زینب در خطر شد


بی تو چه سخت است از سر و سرنیزه گفتن


مولا بیا چون یک سه ساله در به در شد


طشت طلا و خیزران ها بر حسینت


بزم شراب و دختری غرق نظر شد


وقتی جسارت بر سر ببریده کردند


مویش سپید و زینب تو خون جگر شد


این بار در شام و پلیدی های بسیار


گوید رقیه ای پدر وقت سفر شد


مولا حلالم کن ولی ای صاحب من

چشمان زهرا مادرت از گریه تر شد


**ابا جعفر الباقر110**

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۶:۱۲
محمود موحدی

حس خوبی ست که امشب به زبان آمده است

در تن عاطفه ام، باز توان آمده است

به چه فرخنده شبی و چه مبارک سحری

که در آن عطر خوش خوش نفسان آمده است 

چه نشستی که در ِ میکده ها باز شده

آی مستان خدا پیر مغان آمده است 


بی نصیبم مگذارید ز جام کوثر

حال که صحبت مستی به میان آمده است

روزه دارانِ شب ِ پانزدهم مژده دهید

نمکِ سفره ماه رمضان آمده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۵ ، ۰۷:۰۴
محمود موحدی

       سالروز میلاد امام کریم امام حسن مجتبی علیه السلام در رمضان الکریم مبارک باد 

               هوش باشید که ماه رمضان می آید        جلوه حسن خداداد،عیان می آید

                 در شب اول این ماه پی ماه نرو           ماه این ماه شب نیمه آن می آید

                               

 اباجعفر الباقر 110

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۵ ، ۰۶:۱۸
محمود موحدی

سایه اش مستدام بر سر ماست


خانه اش قبله گاه دیگر ماست


نامش آرامش پیمبر ماست


مادر فاطمه است مادر ماست


مادرم ای امام مادرها


به فدایت تمام مادرها


 گرمی آشیان پیغمبر


همه مهربان پیغمبر


یاد تو در روان پیغمبر


نام تو بر زبان پیغمبر


خاطرات تو گرمی شب اوست


یاد تو آه حسرت لب اوست


زن ولی مردتر ز هر مردی


جگر کفر را درآوردی


قد علم کرده پیش هر دردی


تو بر اسلام مادری کردی


نه فقط ام مومنین هستی


ام اسلام ام دین هستی


**ابا جعفر الباقر 110**

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۰۶:۳۰
محمود موحدی

ما را بنویسید گرفتار نگاهت


لب تشنه ی بارانی انوار نگاهت


احسنت براین دولت بختی که نصیب است


افتاده به ما نیز سر و کار نگاهت


بخشنده تر از او نشنیدیم ، ندیدیم


خوب است پذیرایی رفتار نگاهت

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۲
محمود موحدی

می‌کشم پر در خیال خویش امشب تا عراق


می‌نشینم گوشه ی دنجی میان یک رواق


عاقبت یک روز می افتد برایم اتفاق


دیدن روی دل آرایت پس از عمری فراق


میکشد دنبال خود چشم ترت اشک مرا


می خری با دستهای مادرت اشک مرا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۱۲
محمود موحدی

ماه مبارک، سفره اش را پهن کرده


خوب است امّا سفره دار ما نیامد


:: محمد فردوسی ::


**ابا جعفر الباقر 110**

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۱۲
محمود موحدی

تبر به دوش چرا از سفر نمی آیی


زمین ز بتکده ها پُر شده است ابراهیم!



**ابا جعفر الباقر 110**

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۲۵
محمود موحدی

سرم را می زنم از بی کسی گاهی به درگاهی


نه با خود زاد راهی بردم از دنیا، نه همراهی


 


اگر زاد رهی دارم همین اندوه و فریاد است


"نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی"


 


غروبی را تداعی می کنم با شوق دیدارش


تماشا می کنم عطر تنش را هر سحرگاهی


 


دلم یک بار بویش را زیارت کرد... این یعنی


نمی خواهد گدایی را براند از درش شاهی


 


نمی خواهم که برگردد ورق، ابلیس برگردد


دعای دست می گویی، چرا چیزی نمی خواهی؟


 


از این سرگشتگی سمت تو پارو می زنم مولا!


از این گم بودگی سوی تو پیدا می کنم راهی


 


به  طبع طوطیان هند عادت کرده ام ، هندو


 همه شب  رام رامی گفت و من الله اللهی


 


هلال  نیمه ی شعبان رسید و داغ دل نو شد


دعای آل یاسین خوانده ام با شعر کوتاهی


 


اگر عصری ست یا صبحی تو آن عصری تو آن صبحی


اگر مهری ست یا ماهی  تو آن مهری تو آن ماهی


 


دل مصر و یمن خون شد ز مکر نابرادرها


یقین دارم که تو آن یوسف افتاده در چاهی


**ابا جعفر الباقر 110**

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۲
محمود موحدی