گل نرگس امام مهربانیها

امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «هیچ معجزه اى از معجزات انبیا نیست مگر این که خداوند آن را به دست حضرت قائم (عجل الله فرجه) براى اتمام حجّت، بر دشمنان ظاهر خواهد کرد.». (منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر، لطف الله صافى، ص 312)

گل نرگس امام مهربانیها

امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «هیچ معجزه اى از معجزات انبیا نیست مگر این که خداوند آن را به دست حضرت قائم (عجل الله فرجه) براى اتمام حجّت، بر دشمنان ظاهر خواهد کرد.». (منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر، لطف الله صافى، ص 312)

گل نرگس امام مهربانیها

محتوای و بلاگ روایات و داستان ها و اشعار در مورد ولی عصر عجل الله فرجه
این وبلاگ وابسته به وبلاگ مدرسه ابا جعفر علیه السلام به آدرس http://abajafar.blog.ir/ است.

طبقه بندی موضوعی

بسیج مدرسه ابا جعفر علیه السلام - متأسفانه گاهی از فردی که ذره‌ای گرایش به مفاهیم اسلام و انقلاب اسلامی نشان نداده است، تجلیل می‌شود اما از هنرمندی که همه عمر و سرمایه هنری خود را در راه اسلام و انقلاب گذرانده‌ است، تجلیل و به او توجه نمی‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۵ ، ۰۵:۳۴
محمود موحدی

آیه حجاب

متن و ترجمه آیه 31 سوره مبارکه نور

وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون‏

و به زنان باایمان بگو: چشمان خود را از آنچه حرام است فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ کنند، و زینت خود را [مانند لباس‏هاى زیبا، گوشواره و گردن بند] مگر مقدارى که پیداست آشکار نکنند، و مقنعه‏هاى خود را به روى گریبان‏هایشان بیندازند، و زینت خود را آشکار نکنند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدران شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران شوهرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان [هم کیش خود] شان، یا بردگان زر خریدشان، یا خدمتکارانشان از مردانى که ساده لوح و کم عقل‏اند و نیاز شهوانى حس نمى‏کنند، یا کودکانى که به سنّ تمیز دادن خوب و بد نسبت به امیال جنسى‏ نرسیده‏اند. و زنان نباید پاهایشان را  به زمین بزنند تا آنچه از زینت‏هایشان پنهان مى‏دارند شناخته شود. و اى مؤمنان! همگى به سوى خدا بازگردید تا رستگار شوید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۱۲
محمود موحدی

متن آیه و ترجمه

«فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ» آل عمران (3)، آیه 61.؛ «پس هرکس در این (-(باره)-) پس از دانشى که تو را (-(حاصل)-) آمده، با تو محاجه کند، بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ‏گویان قرار دهیم».

توضیح واقعه مناظره پیامبر با مسیحیان نجران معروف به جریان مباهله

آیه مباهله، آیه بسیار مهم و جالبى است که جواب چندین سؤال را با هم داده است.

درباره شأن نزول این آیه، چنین آمده است: گروهى از مسیحیان در منطقه مرزى حجاز و یمن به نام «نجران» ساکن بودند. مجمع البیان، ج 2، ص 308.

 

پیامبرصلى الله علیه وآله وقتى به مدینه آمد و حکومت اسلامى رشد پیدا کرد، یهودیان اطراف مدینه در برابر پیامبرصلى الله علیه وآله توطئه کردند و گروهى از مسیحیان نجران نیز براى آن که از رسالت محمدصلى الله علیه وآله مطمئن شوند، به مدینه آمدند. عالمان آنان به بحث و گفت‏وگو با پیامبرصلى الله علیه وآله پرداختند و بر اعتقاد خود درباره حضرت مسیح‏علیه السلام که فرزند خداست، اصرار مى‏ورزیدند. در این هنگام آیه مباهله نازل شد که نشان مى‏دهد در جایى که بحث علمى، ثمره و فایده‏اى ندارد، باید از راه دیگرى وارد شد و این راه، همان مباهله، به معناى نفرین بود که در میان مسیحیان نیز پذیرفته شده بود؛ پس به آنها اعلام شد: «فَقُل تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ...» آل عمران (3)، آیه 61.؛ «اى پیامبر! به آنان بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم؛ شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را و شما هم زنان خود را؛ ما نفوس خود را بیاوریم شما هم نفوس خود را؛ سپس طرفین را نفرین کنیم و بگوییم خدا لعنت کند هر کسى را که دروغ مى‏گوید»؛ یعنى مى‏داند حق چیست؛ اما به زبان دروغ مى‏گوید.

به دنبال این توافق، روز مباهله (24 ذى‏الحجة) مشخص شد. مسیحیان نجران دیدند که پیامبر با چهار نفر آمدند؛ على‏علیه السلام، زهراى اطهرعلیها السلام، امام حسن و امام حسین‏ علیهما السلام، که با شخص پیامبر، یک هیئت پنج‏نفره را تشکیل مى ‏دادند. طبق نقل شیعه و سنى، آنها وقتى این‏گونه آمدن پیامبرصلى الله علیه وآله را دیدند، عقب‏نشینى کردند و به اطرافیان خود گفتند: اگر پیامبر اسلام‏ صلى الله علیه وآله به گفته خودش اطمینان نداشت، نزدیک‏ترین افراد خاندانش را نمى‏آورد. به همین جهت، مسیحیان نجران گفتند: ما راضى هستیم جزیه (مالیات) بدهیم و زیر چتر حکومت اسلامى زندگى کنیم. پیامبرصلى الله علیه وآله هم پذیرفت و دیگر نفرین نکردند.

این آیه، هم نشانه فضیلت اهل‏بیت‏ علیهم السلام است و هم نشانه آشکارى است که پیامبر رحمةللعالمین است. امام زمان(عج) هم رحمةللعالمین است و این که مى‏گویند امام زمان(عج) مى‏آید و خون‏ریزى مى‏کند، حتماً باطل است. امام زمان، جانشین پیغمبرى است که رحمةللعالمین است.

حضرت امیر در نهج‏البلاغه مى‏فرماید: «وقتى حضرت مى‏آید، عقول مردم را کامل مى‏کند و مردم ایمان مى‏آورند. تعدادى از لشکر سفیانى و دجال در جنگ کشته مى‏شوند که آن هم قبل از ظهور حضرت است؛ اما وقتى حضرت بیاید، یک حکومت عدل جهانى ایجاد مى‏کند و حکومت‏هاى دیگر هم با رضایت و از روى رغبت، ایمان مى‏آورند.

در هر صورت، با توجه به این آیه شریفه، پیغمبر مأمور است سه گروه را بیاورد. اگر گروه چهارمى را بیاورد، پیغمبر گناه کرده و از فرمان خدا، سرپیچى کرده است و اگر کمتر هم ببرد، باز هم سرپیچى از فرمان خدا کرده، حال باید دید که حضرت چه کسانى را براى مباهله برده بود؟

1. «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ»؛ از فرزندان، پیامبرصلى الله علیه وآله، امام حسن و امام حسین‏علیهم السلام را با خود بُرد.

براساس این که حسنین‏علیهم السلام به دستور پیامبر در آن واقعه حضور داشتند و قرآن تعبیر نموده است که پیامبر فرزندان خود را ببرد، جواب آن سؤال معلوم مى‏شود که نوه دخترى هم فرزند پدربزرگ است و الا پیامبر باید مى‏گفت: من بچه ندارم و اینها مال داماد من هستند. بنابراین، همان‏طور که به سیدهایى که از طریق پدر به پیامبر مى‏رسند، به عنوان فرزندان و نسل پیامبرصلى الله علیه وآله احترام گذاشته مى‏شود، لازم است به کسانى که مادرشان سید است نیز احترام گذاشت؛ اگرچه از نظر فقهى، به آنها خمس تعلّق نگیرد. در نتیجه در محرم بودن و انتساب نوادگان به یک شخص فرقى بین نوه دخترى و پسرى وجود ندارد. همانگونه که نوه پسرى به انسان محرم است و از نسل وى محسوب مى‏گردد نوه دخترى نیز چنین است، باید توجه داشت که همه امامان‏علیهم السلام نوه دخترى پیامبر هستند و با وجودى که امام حسن و امام حسین‏علیهم السلام نوه دخترى رسول خدا بودند در آیه مورد بحث از واژه «ابناء» استفاده گشت که به معناى پسران است.

2. «وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ»؛ پیغمبر علاوه بر دختران و دیگر زنان خویشاوند خود، نُه زن داشت. در قرآن نیز لفظ جمع آمده است و این نشان مى‏دهد که از میان زنان، هر کدام شرایط را داشته باشد، باید او را ببرد و اگر صد زن هم از اهل‏بیت او حساب مى‏شدند، باید آنها را ببرد. (-(این جمع آوردن نکته دارد)-).

با وجود این که در آیه لفظ جمع آمده، اما پیغمبر فقط زهراعلیها السلام را برده، یا باید بگوییم پیغمبر خلاف امر خدا کارکرده (نعوذ باللَّه) که خداوند جمع خواسته و گفته زنهایت را باید ببرى، ولى پیغمبر سرپیچى کرد و یکى را برد که این اصلاً در شأن پیغمبر نیست یا این که بگوییم مراد آیه زنانى بود که از اهل‏بیت‏ علیهم السلام بودند و زن شخصیت حقوقى پیامبر به حساب مى‏آمدند. از این رو، پیغمبر فقط زهرا را برد چون فقط او جزء اهل‏بیتش حساب مى‏شد و حتى اگر خدیجه هم با آن همه مقام و منزلت که ام‏المؤمنین است، زنده بود، او را با خودش نمى‏برد؟

پس عبارت «نساءونا»، به صورت جمع است؛ اما پیامبرصلى الله علیه وآله تنها یک نفر و آن هم حضرت فاطمه‏صلى الله علیه وآله را براى مباهله همراه برد و این نشان مى‏ دهد که از میان خویشاوندان پیامبرصلى الله علیه وآله از جنس زن، تنها یک زن بود که جزء اهل‏بیت پیامبرصلى الله علیه وآله بود و اگر دیگرى هم بود، به مقتضاى لفظ جمع، باید پیامبرصلى الله علیه وآله او را با خودش مى‏ برد و به عبارت دیگر، این عمل پیامبرصلى الله علیه وآله نشان مى‏دهد که زنان پیامبر، جزء اهل‏ البیت نمى‏ باشند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۱۲
محمود موحدی

سایه اش مستدام بر سر ماست


خانه اش قبله گاه دیگر ماست


نامش آرامش پیمبر ماست


مادر فاطمه است مادر ماست


مادرم ای امام مادرها


به فدایت تمام مادرها


 گرمی آشیان پیغمبر


همه مهربان پیغمبر


یاد تو در روان پیغمبر


نام تو بر زبان پیغمبر


خاطرات تو گرمی شب اوست


یاد تو آه حسرت لب اوست


زن ولی مردتر ز هر مردی


جگر کفر را درآوردی


قد علم کرده پیش هر دردی


تو بر اسلام مادری کردی


نه فقط ام مومنین هستی


ام اسلام ام دین هستی


**ابا جعفر الباقر 110**

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۰۶:۳۰
محمود موحدی

ما را بنویسید گرفتار نگاهت


لب تشنه ی بارانی انوار نگاهت


احسنت براین دولت بختی که نصیب است


افتاده به ما نیز سر و کار نگاهت


بخشنده تر از او نشنیدیم ، ندیدیم


خوب است پذیرایی رفتار نگاهت

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۲
محمود موحدی

هشام بن سالم از امام صادق علیه السّلام روایت کند که فرمود: یک اعرابى به نزد یوسف آمد تا از او طعامى بخرد و به او فروخت و چون از آن کار فارغ شد یوسف بدو گفت: منزلت کجاست؟ او گفت: در فلان مکان، فرمود: یوسف به او گفت: چون به فلان وادى رسیدى بایست و فریاد کن: اى یعقوب! اى یعقوب! مرد بزرگوار نیکو منظر و تنومند و خوش چهره‏اى خواهد آمد و به او بگو: من در مصر مردى را ملاقات کردم که به شما سلام رسانید و گفت: امانت تو نزد خداى تعالى ضایع نشده است. فرمود: اعرابى رفت و بدان موضع رسید و به غلامانش‏ گفت: شترها را نگه دارید، سپس فریاد زد: اى یعقوب! اى یعقوب! مرد نابیناى بلند قامت و نیکو منظرى در حالى که دستش به دیوار بود پیش آمد، مرد به او گفت: آیا تو یعقوبى؟ گفت: آرى، آنگاه پیام یوسف را بدو رسانید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۴۸
محمود موحدی

 امیر المؤمنین علیه السّلام از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم روایت کند که فرمود: وقتى وفات‏ یوسف علیه السّلام فرا رسید شیعیان و خاندان خود را جمع کرد و حمد و ثناى الهى به جاى آورد و سپس به آنها گفت: سختى شدیدى به آنها خواهد رسید که در آن مردانشان را بکشند و شکم زنان باردارشان را پاره کنند و کودکانشان را سر ببرند تا آنگاه که خداوند حقّ را در قائم که از فرزندان لاوى بن یعقوب است ظاهر سازد و او مردى گندمگون و بلند قامت است و صفات او را بر شمرد، پس ایشان به آن وصیّت متمسّک شدند و غیبت و شدّت بر بنى اسرائیل واقع شد و آنها مدّت چهار صد سال منتظر قیام قائم بودند تا آنکه ولادت او را بشارت دادند و علامات ظهورش را مشاهده کردند و سختى آنها شدّت یافت و با سنگ و چوب به ایشان حمله کردند و فقیهى که به احادیث او آرامش مى‏یافتند تحت تعقیب قرار گرفت و او مخفى شد و با او نامه‏نگارى کردند و گفتند: ما در گرفتاریها به کلام تو آرامش مى‏یافتیم، پس آن فقیه ایشان را به بیابانها برد و نشست و با آنها حدیث قائم و صفات او و نزدیکى ظهور او را مى‏گفت و آن شب شبى مهتاب بود و در این میانه موسى علیه السّلام در آمد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۱۲
محمود موحدی

فایل صوتی دعای کمیل

دریافت
حجم: 28.6 مگابایت
توضیحات: حاج میثم مطیعی مدینه منوره

اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُکَ ‏بِرَحْمَتِکَ الَّتى‏ وَسِعَتْ کُلَّ شَىْ‏ءٍ، وَبِقُوَّتِکَ الَّتى‏ قَهَرْتَ‏

خدایا من از تو مى ‏خواهم ‏بحق آن رحمتت که همه چیز را فرا گرفته و به آن نیرویت که همه چیز را بوسیله آن مقهور

بِها کُلَّشَىْ‏ءٍ، وَخَضَعَ لَها کُلُّ شَىْ‏ءٍ، وَذَلَّ لَها کُلُّ شَىْ‏ءٍ، وَبِجَبَرُوتِکَ الَّتى‏ غَلَبْتَ‏

خویش کردى و همه چیز در برابر آن خاضع و همه در پیش آن خوار است و به جبروت تو که بوسیله آن چیره گشتى‏

بِها کُلَّ شَىْ‏ءٍ، وَبِعِزَّتِکَ الَّتى‏ لا یَقُومُ لَها شَىْ‏ءٌ، وَبِعَظَمَتِکَ الَّتى‏ مَلَأَتْ کُلَ‏

بر هر چیز و به عزتت که چیزى در برابرش نه‏ ایستد و به آن عظمت و بزرگیت که پرکرده هر

شَىْ‏ءٍ،وَبِسُلْطانِکَ الَّذى‏ عَلا کُلَّ شَىْ‏ءٍ، وَبِوَجْهِکَ الْباقى‏ بَعْدَ فَنآءِ کُلِّ شَىْ‏ءٍ،

چیز را و به آن سلطنت و پادشاهیت که بر هر چیز برترى گرفته و به ذات پاکت که پس از نابودى هر چیز

وَبِأَسْمائِکَ الَّتى‏ مَلَأَتْ اَرْکانَ کُلِّ شَىْ‏ءٍ، وَبِعِلْمِکَ الَّذى‏ اَحاطَ بِکُلِّ شَىْ‏ءٍ، وَبِنُورِ

باقى است و به نامهاى مقدست که اساس هر موجودى را پرکرده و به آن علم و دانشت که احاطه یافته به هر چیز و به نور

وَجْهِکَ الَّذى‏ اَضآءَ لَهُ کُلُّ شىْ‏ءٍ، یا نُورُ یا قُدُّوسُ، یا اَوَّلَ الْأَوَّلِینَ، وَیا اخِرَ

ذاتت که روشن شد در پرتوش هر چیز اى نور حقیقى و اى منزه از هر عیب اى آغاز موجودات اولین و اى پایان‏

الْأخِرینَ، 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۱۲
محمود موحدی

می‌کشم پر در خیال خویش امشب تا عراق


می‌نشینم گوشه ی دنجی میان یک رواق


عاقبت یک روز می افتد برایم اتفاق


دیدن روی دل آرایت پس از عمری فراق


میکشد دنبال خود چشم ترت اشک مرا


می خری با دستهای مادرت اشک مرا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۱۲
محمود موحدی


بسم الله الرحمن الرحیم

اِلهى لا تُؤَدِّبْنى بِعُقوُبَتِکَ وَلا تَمْکُرْ بى فى

خدایا مرا به مجازات و عقوبتت ادب مکن و مکر مکن به من

حیلَتِکَ مِنْ اَیْنَ لِىَ الْخَیْرُ یا رَبِّ وَلا یوُجَدُ اِلاّ مِنْ عِنْدِکَ وَمِنْ اَیْنَ

با حیله ات از کجا خیرى بدست آورم اى پروردگار من با اینکه خیرى یافت نشود جز در پیش تو و از کجا

لِىَ النَّجاهُ وَلا تُسْتَطاعُ اِلاّ بِکَ لاَ الَّذى اَحْسَنَ اسْتَغْنى عَنْ عَوْنِکَ

نجاتى برایم باشد با اینکه نجاتى نتوان یافت جز به کمک تو نه آن کس که نیکى کند بى نیاز است از کمک تو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۱۲
محمود موحدی